آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بیوفا حالا که من افتا ده ام از پا چرا؟

نوش داروی و بعد از مرگ سهراب آمدی؟

سنگدل این زود تر می خواستی حالا چرا؟

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان تو ام فردا چرا؟

برای تو

دلم را در غمت کردم ز هر ویرانه ویرانتر

چو دیدم دلت دوست می دارد دل های ویران را

بوسه آغازی برای ما شدن

لحظه ای با دلبری تنها شدن

 بوسه سرفصل کتاب عاشقی

بوسه رمز وارد دلها شدن    

   بوسه یعنی لذت از دلدادگی لذت از شب

, لذت از دیوانگی بوسه یعنی حس طعم خوب عشق

 طعم شیرینی به رنگ سادگی      

 بوسه یعنی وصل شیرین دو لب

بوسه یعنی خلسه در اعماق شب

بوسه یعنی مستی از مشروب عشق

 بوسه یعنی آتش و گرمای تب 

   پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است

بهترین هدیه پس از یک انتظار بشنوید از من فقط یک بوسه است   

    بوسه را تکرار می باید نمود

بوسه یعنی عشق و آواز و سرود

 بوسه یعنی وصل جانها از دولب

 بوسه یعنی پر زدن , یعنی صعود